آیناز جوونآیناز جوون، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 7 روز سن داره

آیناز خانم فرشته کوچولوی من و باباییش

سه روز دوری از عزیز دلم .....

امروز پنج شنبه 29/3/93...سلام عزیز دلم . .. چند روزی میشه که حال مامانی خوب نبود و کمی ناخش احوال .. عزیز دلم از کجاش بگم  ..  این یک هفته که گذشت .. اصلآ از اول میگم . چند مدتی بود که لثه ام اذیتم میکرد . البته از دوران بارداری تو ماه هفتم  بودم که لثه هام خیلی حساس شده بود و دائم خونریزی میکرد بعد متوجه شدم که  یک توده مانند از لثه ام زده بیرون  راستش خیلی نگران شدم  . از یه طرف آخرهای بارداریم بود و  از یه طرف هم نگران سلامتی خودم و تو بودم . زودی رفتم پیش دکترم و قضیه رو بهش گفتم دکتر تا دید گفتش که اصلآ نگران نباش  این یک توده خوش خیم بارداریه  چون تو دوران بارداری هورمون ها جا...
30 خرداد 1393

واکسن هجده ماهگی ..

شیرینم سلام .  هجده ماهگیت مبارک عزیز دلم .  الاهی که فدای تو بشه مامانی . دختر گلم تب داره , درد داره , و همش گریه میکنه . چون که یه واکسن سخت رو زدن .  عزیز دلم برای سلامتیت خخخخخیییلی لازمه..  الاهی که مامانی بمیره و تب و بی حالی هات رو نبینه . اصلآ طاقتش رو ندارم . روز یک شنبه واکسن رو زدن . شب خیلی تب داشتی  مامانی تا صبح مراقبت بوده  و پاشویت کرده ...البته هر چهار ساعت 10 قطره استامینوفن بهت دادم تا از دردت کم شه .  فرداش که دومین روز واکسنت بود به سختی راه میرفتی . امروز سه شنبه و سومین روز واکسنت بود خیلی خوب بودی .درست 48 ساعت طول کشید ت...
12 خرداد 1393

پارک جنگلی

2/3/93  ......  آیناز خانوم و بهاره خانوم گل در پارک جنگلی سرخه حصار.                       عینک آفتابی                              ...
4 خرداد 1393

یکی بود یکی نبود

یک دختر کوچولوی شجاع و نترسی بود که تازه تازه راه افتاده و همش دوست داره که جلوتر از همه راه بره  بدون هیچ کمک و دست گرفتن . ای وروجک ...                                                                             و پتو بازی              ...
2 خرداد 1393
1